راه پیشرفتعصر پیشرفتعهدواره ملی هفته پیشرفتویژه

خرد سیاسی و توسعه از منظر استاد طاهرزاده

نگاه واقع بینانه آن بود که در آن فضا، عقل مورد نیاز برای توسعه ی کشور را که میخواهد در عین داشتن انقلاب و ارزشهای انقلاب، از توسعه به روش غربی بیرون نباشد؛ مد نظرها قرار گیرد و افراد تکلیف خود را به درستی بدانند و مانند عده ِ ای گمان نکنند به صرف دلبستگی به فرهنگ غربی، از فردای آن دل ِ بستگی وارد زندگی توسعه یافته ی غربی خواهند شد. جایگاه کتاب خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی، نه تأیید غرب و غربزدگی است و نه از حضور تاریخی انقلاب اسلامی غافل است، بلکه متذکر این موضوع جدی است که اگر بنا است توسعه و پیشرفتی با ذوق غربی در کنار انقلاب داشته باشیم لااقل بدانیم برای آن توسعه عقل مخصوصی باید به میان آید و گرنه در برزخ بین آرزوهای غربی و محروم بودن از اهداف عالیه‌ی انقلاب اسلامی گرفتار انواع سرخوردگیها و یأسها خواهیم شد. بنده بدین لحاظ معتقدم کتاب خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی ما را متوجه عقلی میکند که الزامی توسعه یافتگی غربی است و خود نویسنده تأکید دارد اگر به وضع خود در جهانی که در آن به سر میبریم آگاه شویم، میتوانیم این جهان را دگرگون کنیم«و نیز میفرماید: »اگر مردمی توسعه میخواهند بدانند که آن را با این عقل میتوان یافت و داشت.

ایشان هرگز توصیه نمیکند که ما در جاده ی توسعه یافتگی غربی قدم بزنیم، ولی تأکید دارد بیرون ِ شدن از زندان توسعه نیافتگی کار آسانی نیست؛ لذا یا باید راه دیگری را درمقابل خود بگشاییم که الزامات آن درک مناسبی از زمان و مقصدی است که دنبال میکنیم ّ و همتی که نیاز داریم؛ و یا باید به عقل مناسب جهت ورود به توسعه یافتگی مجهز گردیم. آنچه مطالعه‌ی این کتاب را با دقت بسیار ضروری میکند به خود آمدنی بس بزرگ و تاریخی است، تا جوانان دغدغه‌مند ما متوجه ِ شوند که در شرایط تاریخی ّ بس حساس و دقیقی قرار گرفته‌اند؛ ِ شرایطی که به قول استاد، ما باید از خود بپرسیم در چه عالمی قرار داریم و این سوال به درستی جواب داده نمیشود مگر آنکه با دقت کامل کتاب مذکور مطالعه گردد. سخن دکتر داوری در کتاب مذکور یک چشم انداز است در مقابل ّ ما و بحث رد و قبول آن به عهده ی مخاطب است البته خواننده نیز نباید عجله کند شاید درآخر کتاب آنچه را که در ابتدا میپنداشت در آن تجدید نظر نماید و متوجه شودکه به هیچوجه مؤلف محترم درصدد تجلیل از توسعه ی غربی و دعوت به سوی آن نیست، ولی خواننده ی خود را دعوت میکند که شرایط تاریخی خود را به صورت جدی مورد مطالعه قرار دهد.

یکی از نتایجی که میتوان از کتاب گرفت آن است که حیات بومی خود را در مقابل پیشرفت های غربی نباید نادیده گرفت و خرد تاریخی خود را برای زندگی نباید زیر پا گذاشت. بنده سالهای متمادی در نقد غرب و نفی فرهنگ اومانیسمی آن ّجد و جهد داشته ام و هنوز هم با تمام جدیت باید آن موضوع و آن مطالب دنبال شود تا انشاءالله جامعه ی انقلابی ما جهت عبور واقعی از غرب به خودآگاهی الزم برسد ولی این بدین معنی نیست که ما به بهانه ی نقد غرب، نسبت به عقلانیت توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی چشم خود را بر هم گذاریم و در عقل انتزاعی که نه عقل کارساز تاریخی است و نه عقل روبه رو شدن با واقعیتهای عالم و آدم، متوقف بمانیم.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن