نوشتاری پیرامون هسته های پیشرفت

تاریخ انقلاب اسلامی مشحون از صفحات پرافتخاری است که در آن جوانانی برومند برای تحقق آرمان های اسلامی و انسانی تا بذل جان خویش، پیش رفتهاند.
آرمانهای جذاب نهضت و وجود رهبری بینظیر مانند امام خمینی (ره)، جوانان پاک این سرزمین را برای مقابله با خاندان سفاک پهلوی یکدل کرده است تا در مسیری دشوار و طاقتفرسا، بستر پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم آورند. مبارزات پنهان، توزیع مشی مبارزه و اعلامیههای امام در بین مردم، بازکردن گرههای حیاتی از زندگی محرومان و فقرا، ایستادگی در مقابل روزگوییهای عوامل رژیم، تبیین حرکت نهضت برای عموم مردم، همه و همه با ایستادگی، صبر و جانفشانی جوانان، در حال پیشروی است.
انقلاب پیروز میشود؛ امام در بهشت زهرا میگوید من دولت تعیین می کنم؛ من … به پشتوانه همان نوزادانی که در گهواره ها بودند و امروز شده اند «پیشران»حرکت جمهوری اسلامی – نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر- دولت تعیین می کنم.
جوانان، پای کار ایستاده اند؛ بلافاصله گروه های مردمی تشکیل می دهند؛ محله به محله. پای امنیت، پای تأمین نیازهای اولیه مردم، پای آموزش، پای تبیین جمهوری اسلامی… جوانان می روند دیدار امام؛ برای مجلس، برای اعتراض به دولت موقت؛ امام می گوید خودتان صاحب این انقلابید؛ می روند برای «جهاد تبیین» در داخل حاکمیت؛ جوانان پای کار ایستاده اند.
آتش جنگ شعله می کشد؛ جوانان مثل صاعقه بر سر دشمن فرود می آیند؛ ای کاش؛ جنگ را برای ما … درست تعریف می کردند… نه درشت! اتاق فرماندهی طراحی عملیات های جنگ در دست جوانانی است که هنوز به ۴۰ سال نرسیده اند. فکر می کنند، طراحی می کنند، شناسایی می کنند، خطا می کنند و بازمی گردند و آنقدر ادامه می دهند که تمامی آموزه های «دافوس» در برابر این طرح ها، تسلیم می شود.
جنگ تمام می شود؛ هرچند که جنگ تمام نمی شود…
امام دستور به جهاد جدیدی می دهد؛ چه فرق می کند خمینی یا خامنه ای؛ جوانان پای کار ایستاده اند…
جهاد کمک به محرومان و مستضعفان شروع می شود؛ جهاد سازندگی؛
نفت را به محله ها رساندن، درو کردن زمین ها، برق رساندن، جاده کشیدن، سوادآموزی، قرضالحسنه و …؛ جهاد، انگار شروع شده است و جوانان انگار، تمامی ندارند؛ همین طور می جوشند؛ می جوشند برای پیشرفت… برای جلوتر رفتن و درجانزدن؛ برای فتح قله ها؛ پیشرفت علمی، پیشرفت سیاسی، پیشرفت اقتصادی؛
دولت ها می آیند و می روند اما؛ جوانان پای کار کشور ایستاده اند…
بعضی در علم و دانشگاه، بعضی در مسجد و منبر، بعضی در تعاونی ها، بعضی در کارگاه ها و کارخانه ها، بعضی در مدارس، بعضی در ادارات و سازمان ها، بعضی در حوزه های علمیه، بعضی در رسانه و … همه جا هستند برای پیشرفت کشور؛ بعضی کار عمومی می کنند؛ بعضی کارشان تخصصی تر است؛ بعضی ها هم همه جانبه ایستاده اند…
سفینه انقلاب به مدار جامعه پردازی و تمدن سازی پرتاب شده است؛ جوانان هنوز پای کار ایستاده اند؛ جوانان می دانند الزامات مدار جدید را باید به سرعت فرابگیرند؛ ایستاده اند پای جمهوری اسلامی گام دوم …
مدار گام دوم انقلاب یعنی فراگیری درس های تمدن سازی، یعنی جهانی اندیشیدن و منطقه ای عمل کردن؛ یعنی نسبت داشتن همه فعالیت ها و طرح ها با انقلاب اسلامی؛ با انقلابی که همه آرمان های انسانی و ایمانی را در خود تجمیع کرده است.
گام دوم یعنی ترمیم روند حرکت ساختارهای جمهوری اسلامی با قدرت جوانانه و ایده های نوین و خلاق؛
گام دوم یعنی مردم را باید مثل قبل و بیشتر از قبل با جمهوری اسلامی پیوند زدن و مسئول دانستن مردم؛
گام دوم یعنی جوان بودن و گروه بودن و کار کردن، به تنهایی کافی نیست؛ بلکه به درد کشور و به درد پیشرفت خوردن، شرط است؛
گام دوم یعنی یافتن و ساختن راه های جدید برای پیشرفت همه جانبه کشور؛
گام دوم یعنی عهد بستن برای نهضت اندیشی و جامع شدن…
برای تحقق گام دوم باید «پیشرفت» کنیم؛ شاید این پیشرفت از مسیر الگوها و برنامه های رایجی که امروز آن را به نام «توسعه پایدار» می شناسیم عبور نکند؛ اما باید بر سر پیشرفت کشور بایستیم؛
باید کار جمعی کنیم؛
باید همه جانبه فکر کنیم؛
باید برای حاکمیت چاره اندیشی کنیم؛
باید برای دخل و خرج کشور تعیین مسیر کنیم؛
در عین حال نباید از منطقه و مردم و کار عملیاتی غافل شویم.
ماموریت جوانان – جوانانی که پای کار ایستاده اند- درگام دوم انقلاب راه اندازی جریان هایی است که بین حاکمیت و مردم شکل گرفته و بار مسئولیت جوان سازی و مردمی سازی حکمرانی را بر دوش میکشند.
جریانی به نام «حلقههای میانی»[۱].
«حلقههای میانی» یعنی همان جوانان پای کار کشور؛ جوانان پای کار مدار گام دوم؛ گام دومی که باید تمدن سازی را با جامعه پردازی و خودسازی به صورت توأمان پیش برد؛ برای خلق چنین اتفاق شگرف و مبارکی باید حلقه های میانی را در سه سطح سامان داد.
هسته های عمومی در مسیر پیشرفت
هسته های عمومی در مسیر پیشرفت، تمامی مساجد مدارس تعاونی ها هیئات دانشگاهها خانواده ها گروههای جهادی موسسات شرکتهای خصوصی، کودکان و نوجوانان و … را شامل می شود که برای پیشرفت مردم منطقه و کشور خود فعالیت های موثری را چه در حوزه کار گفتمانی و تبلیغی و چه در حوزه اجرا و عملیات انجام داده اند.
تمام مجموعه های خودجوش مردمی و جوانان انقلابی باید نسبت خود را با مسئله پیشرفت احساس کنند. به همان میزان باید فهم ناکارآمدیهای توسعه غربی در جامعه تبیین شود؛ همه عرصه های کشور، عرصه پیشرفت و تنازع بین پیشرفت و توسعه غربی هستند و همه گروه هایی که دل در گرو انقلاب اسلامی و تعالی کشور دارند، جزء هسته های عمومی مسیر پیشرفت محسوب می شوند. هسته های عمومی، مکان خاص و عنوان خاص و فعالیت خاص ندارند؛ بلکه خود را مسئول پیگیری پیشرفت کشور دانسته و در برابر تعارضات پیش روی پیشرفت موضعگیری می کنند.
هسته های عمومی سعی می کنند خود را در محیط پیشرفت و ادبیات انقلاب اسلامی تعریف کنند و برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی، طراحی و برنامه ریزی را در دستور کار قرار دهند.
هسته های پیشران
بخش دیگر حلقههای میانی را هسته های پیشران تشکیل می دهند. هسته های پیشران، الگوهای موفق مردمی هستند که در یکی از عرصه های کلیدی پیشرفت در یک منطقه خاص، تحولی را به وجود آورده اند؛ به گونه ای که در آن منطقه، عرصه مورد فعالیت آن هسته از یک چالش به یک ظرفیت تبدیل شده است. ظرفیتی که می تواند منطقه را حتی در یک بُعد متحول کند. ظرفیتی که می توان آن را به عنوان یک الگو برای سایر بخش ها در آن منطقه مثال زد و از آن معادلاتی را دریافت کرد برای تحول در عرصه های دیگر تحول مناطق خود دست به اقدام زده اند. هسته های پیشران، هسته هایی هستند که در عرصه های کلیدی منطقه خود نظیر مطالبه گری کسب و کار اجتماعی گردشگری محیط زیست صنعت کشاورزی آموزش صادرات سلامت خدمات اجتماعی و جمعیت و… تجربیات ذی قیمتی را بدست آورده اند که مستندسازی و مدلسازی و تعمیم آنها موجب ایجاد تحول بنیادین در آن منطقه خواهد شد.
موضوع مهم آن است که هسته های پیشران در یک عرصه مشغول فعالیت هستند و در همان عرصه نیز تبدیل به یک الگوی موفق شده اند.
هسته های پیشرفت
هسته های پیشرفت، سومین و بالاتری سطح از حلقه های میانی هستند.شاید اگر بگوئیم که حلقه میانی یعنی هسته های پیشرفت، تعبیر دقیق تری به کار برده ایم؛
در یک عبارت کوتاه، هسته پیشرفت یعنی جریانی از جوانان که نگرش همه جانبه به همه عرصه های تحول آفرین داشته و برای نیل به این جامع نگری در حال طراحی و عملیات هستند.
امروز زمان آن رسیده که سلولهای جدیدی تکثیر شوند که با تمام مجموعه های پیش از خود متفاوت هستند.هسته های همه جانبه ای که واجد شرایط زیر باشند به مقام هسته پیشرفت نائل شده و می توانند در قامت حلقه های میانی نقش آفرینی کنند:
الف. هسته های پیشرفت همه جانبه هستند و به پیشرفت نگاه جامع دارند و در همه عرصه های مرتبط با پیشرفت منطقه خود فعال هستند.
ب. هسته های پیشرفت سلولهایی از جنس سلولهای مغزی هستند. سلولهایی که بارزترین مشخصه آنها عقلانیت و تفکر است و مهمترین جل وه آن در دست داشتن نقشه جامع منطقه است.
ج. هسته های پیشرفت تمام فعالیت هایشان بر اساس یک نقشه است و بدین جهت توانایی به هم رسانی همه عوامل را در منطقه دارند.
تلاش برای بهره برداری از ظرفیت های نهادهای انقلابی یا دولتی و تمامی امکانات و عوامل مادی دستگاهها به روش های مختلف یکی از ویژگیهای هسته های پیشرفت است. هسته های پیشرفت نقشه کاملی برای منطقه و تعامل با حاکمیت دارند و به دنبال تحول حکمرانی در منطقه خود هستند. تغییر سیاستها راهبردها و اولویت های منابع دولتی و حاکمیتی بر مبنای منطق پیشرفت جز جدایی ناپذیر یک هسته پیشرفت است و اگر هسته ای توانایی تصمیم سازی و تاثیرگذاری بر نظام برنامه ریزی و تصمیم گیری استان یا شهرستان و منطقه خود ندارد یک هسته پیشرفت نیست.
هسته های پیشرفت روشهای گوناگونی در برابر دستگاهها به کار می گیرند از مطالبه گری تا همراه سازی دستگاهها به شیوه های متنوع دامنه گسترده ای از فعالیتها را شامل می شود.
د. اگر یک بال هسته پیشرفت تلاش برای تحول حکمرانی است حتما بال دیگر آن نهادسازی مردمی و میدان سازی برای نقش آفرینی مردم است.
توانایی به میدان آوردن منظم مردم و به مشارکت گرفتن ظرفیتهای مردم در حل مسائل تحول آفرین تنها از عهده حلقه میانی برمی آید که نفوذ کافی در میان مردم داشته باشد
ه. هسته های پیشرفت هر چند دستی بر آتش تفکر و مباحث مبنایی دارند ولی با تفکر انضمامی و با پا گذاشتن در میدان عمل سعی در پیوند مبانی با عمل دارند. دارا بودن نسبت وثیق با محیط عملیات و مردم، دارا بودن قدرت طراحی، دارا بودن قدرت عملیات، دارا بودن قدرت خودکفایی و عدم وابستگی به منابع ناپایدار حاکمیتی از ویژگیهای هسته های پیشرفت است.
وجهه همت هسته های پیشرفت حل مسائل تحول آفرین و کلیدی منطقه بر اساس مبانی اندیشه الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی بوده و حتما در این راه عملیاتهای موفقی را اجرا نموده اند.
و. توجه صرف به ظرفیتها یا آسیبها و مزیتها یا نقاط ضعف و همچنین آمایش سرزمینی و بررسی آمارها روشنگر مسیر نخواهند بود.
نگاه کلان تاریخی به روندها و تاثیراتی که توسعه بر مناطق گذاشته و تحولات فرهنگی و اجتماعی می تواند چراغ راه بازگشت به مسیر تمدنی منطقه باشد. چنین نگرشی تسلط به تفاوتهای توسعه با پیشرفت و توجه به آثار توسعه و مبارزه با آن و تسلط نسبی به ادبیات گفتمانی انقلاب اسلامی، دارا بودن بلوغ گفتمان سازی و عقلانیت پیشرفت محور را جز اصلی فعالیت هسته های پیشرفت قرار می دهد
اما پرسش مهم آن است که هسته های پیشرفت چه می کنند؟
نخست آنکه می توانند نقشه پیشرفت جامع منطقه خود را با رصدگری تحلیلی و تاریخی به وسیله دستورالعمل های ستاد پیشرفت استخراج کنند؛
دوم آنکه بر اساس نقشه، گفتمان سازی منطقه ای می کنند؛ حتی اگر لازم بود، آن را به گفتمان ملی بدل می سازند.
سوم آنکه نخبگان درجه یک و دو منطقه خود را با نقشه، توجیه و همراه می کنند.
چهارم آنکه مردم را به شیوه های گوناگون برای نقشه بسیج می کنند. یعنی مردم با آگاهی، با انگیزه و عزم و اراده ، با استعداد و ابتکار و خلاقیت، با سرمایه، در میدان نقشه فعال شوند.
پنجم آنکه برای پیشبری نقشه نیروسازی کرده و میان جوانان تربیت یافته و نخبگان بدنه سازی کند.
ششم آنکه نهاد های مردمی مرکزی مانند مساجد اثر گذار، رسانه محلی اثر گذار و … را در راستای اهداف نقشه پیشرفت همراه می نمایند.
هشتم آنکه بر اساس نقشه، جریان مطالبه گری نسبت به نهاد های حاکمیتی را شکل می دهند.
نهم آنکه در ساختار های اثر گذار حاکمیت، نفوذ می کنند تا نقشه را بر اساس توان حاکمیت پیش برند و در قالب های گوناگون مانند تشکیل شورا و… با نهاد حاکمیت محلی ارتباط گرفته و آن را همراه می سازند.
دهم آنکه عملیات های خلاقانه حول پیشران های پیشرفت را طراحی و اجرا می کنند.
یازدهم آنکه هسته های پیشرفت تخصصی در محیط بر اساس اقتضائات نقشه و به کار گیری هسته های مردمی دیگر مانند هسته های فرهنگی علمی اقتصادی اجتماعی و… تشکیل می دهند
به این فهرست، موارد متعدد دیگری را نیز اضافه نمود که در مجالی دیگر به تفصیل در مورد آنان، سخن خواهد رفت…
این نگاشت، ویرایش نخست از فهم حلقه های میانی و هسته های عمومی و پیشران و پیشرفت است. به مرور و با ذکر الگوهایی سعی خواهیم کرد تا مفهوم حلقه های میانی و هسته های ۳ گانه را تفصیل دهیم. انشاالله
[۱]. هدایت، تمرکز، پیگیری، فعّالیّت پیدرپی و لحظهبهلحظه برای اینکه بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهمتر از همه جوانهای جامعه را به پیش ببرد. این کارِ چه کسی است؟ این تمرکز، این ایجاد برنامهی کار، پیدا کردن راهکار، ارائهی راهکار، برنامهریزی، به عهدهی چه کسی است؟ این به عهدهی جریانهای «حلقههای میانی» است. این، نه به عهدهی رهبری است، نه به عهدهی دولت است، نه به عهدهی دستگاههای دیگر است؛ [بلکه] به عهدهی مجموعههایی از خود ملّت است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان ۱/۳/۱۳۹۸