روایت پیشرفتعهدواره ملی هفته پیشرفتویژه

حزب و تشکیلات اسلامی در اندیشه شهیدبهشتی

تشکیلات و حزب یکی بخشهای مهم اندیشه شهیدبهشتی است به گونه‌ای که برخی ایشان را یک متفکر حزب اندیش معرفی کرده اند. با توجه به موضوع این تحقیق که بررسی ابعاد پیشرفت در اندیشه ام شهیدبهشتی و نظریه ی پیشرفت ایشان است؛ در این بخش به بررسی جایگاه تشکیلات و حزب اسلامی در اندیشه پیشرفت شهیدبهشتی میپردازیم. چنانکه گفته شد اندیشه پیشرفت شهیدبهشتی را باید در چهارچوب یک نهضت و حرکت تکاملی با محوریت مسئولیت انسان در یک جامعه دنبال کرد. ایشان در تعریف تشکیلات میگوید: تشکل یعنی مجموعهای از افراد که براساس آرمان مشترک و ایمان مشترک و باور مشترک و نقطه نظرهای مشترک گرد هم میآیند تا جماعت شوند. به خصوص بتوانند زمینه را برای رشد اخالق کار دسته جمعی و برای رشد استعدادها و شناخت و تربیت کادرها و تهیه برنامه ها و قبول مسئولیت اجرای برنامه ها هموارتر کنند. این تعریف تشکیلات از نظر ماست. با توجه به این تعریف ایشان معتقد است گام اصلی برای تحقق ایده های یک نهضت پس از رشد علمی و فکری، کار تشکیلاتی در هسته ی اصلی و توأم با انضباط تشکیلاتی به اعتقاد شهید بهشتی: بی شک ما باید متشکل باشیم .رابطه های ایمانی و اعتقادی و عملی عینی سازمان نیافته برای رسیدن به بخشی از اهداف و تحقق بخشیدن به قسمتی از مراحل یک انقلاب و برای رسیدن به بخشی دیگر از اهداف پیشروی میتواند کافی باشد، اما تحقق بخشیدن به قسمتی دیگر از آرمانهای یک انقلاب کافی نیست.

 

در همین راستا ایشان معتقد است که اداره یک جامعه ی که در آن یک نهضت و حرکتی آغاز شده یکی از واجبات مهم و اساسی است و برای اداره ی جامعه الزم است مجموعه ای از انسانها عهده دار اداره ی جامعه شوند که بتوانند که از عهده ی برنامه‌ریزی گوناگون برآیند و افراد الزام برای اجرای این برنامه‌ها را گرد هم آورند و هماهنگ با یکدیگر کار کنند. هرجا فرد ساخته‌شده‌ای هست بشناسند و جذب کنند و علاوه بر این، استعدادهای مناسب را کشف کنند و بسازند. از نظر ایشان این اداره کردن الزام تداوم یک انقلاب و نهضت است. و متعقد است: اینکه در کل انقلاب ما آرمانهای انقلاب مردم، نوبت به یکپارچه شوند در لوای یک رهبری، مورد قبول بود. اما ساختن جامعه و تداوم انقلاب میرسد. این چیز خوب کافی نیست. الزم است، ولی کافی نیست… چون اداره‌ی هرجامعه احتیاج به عمل هماهنگ دارد. به آن تشکیلات سیاسی و اجتماعی اسلامی که بتواند طرح و برنامه‌ی هماهنگ و نقطه‌نظرها و موضعگیریهای هماهنگ و کادر هماهنگ را به وجود بیاورد، میگوییم حزب و حزب به این معنا، ضرورت زندگی اجتماعی است و حزب به این معنا یعنی گروه دارای نقطه نظرهای اسلامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هماهنگ و دارای هماهنگی عملی و برخوردار از همسازی و دمسازی عملی و تشکل در طرح و برنامه و در اجرا چیز بسیار مفیدی است و از ضرورتهاست. موضوع حزب در اندیشه شهیدبهشتی ابعاد وسیعی دارد چه به لحاظ اندیشه سیاسی و چه به لحاظ تجربه و عمل سیاسی ایشان و تأثیری که در فرایند اتفاقات بعد از انقلاب اسلامی دارد. و باید در فرصت جداگانه با در نظر گرفتن دیدگاه این اندیشمند در موضوع به آن پرداخت ام پیشرفت که بر پایه مسئولیت انسان در نسبت با جامعه استوار بود میتوان حزب را سازمان یا نهادی دانست که در مسیر تحقق این مسئولیت قرار دارد.

 

هرچند در توضیحاتی که ایشان پیرامون لزوم تشکل و حزب دارند تأکید ویژه بر مسئله اداره و تربیت یک کادر برای اداره جامعهی پس از مجموع سخنان ایشان اینگونه به دست میآید که از انقلاب دارد اما حزب درواقع یک حلقه‌ی میانیست که جامعه معتقد به یک نهضت و انقلاب را در مسیر مسئولیتهای آن نهضت قرار میدهد. درواقع حزب برای ایشان یک فعالیت حرفهای در حوزه سیاست نیست که محدود به عدهای گردد بلکه بستریست که آحاد یک جامعه در مسیر مسئولیتهای نهضت قرار میگیرد و در صورت نبودن تشکیلات به اتکای انگیزه‌های عمومی که در بطن و حزب نمیتوان صرفا جامعه ی انقلابی قرار دارد و نهضت را ادامه داد.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن